تنها یک رویا
چقدر سخته که یک دنیا بها باشی ، نتونی که رها باشی
چقدر سخته
چقدر سخته که بارونی بشی هر شب ، نتونی آسمون باشی
چقدر سخته که زندونی بمونی ، بی در و دیوار ، نتونی همزبون باشی
چقدر سخته
چه بدبخته قناری که بخونه اما رویاش حس بیرونه
چه بدبخته گلی که مونده تو گلدون ، غمش یک قطره بارونه
چه بدبخته قناری که بخونه اما رویاش حس بیرونه
چقدر سخته که چشمات رنگ غم باشه ولی ظاهر پر از خنده
چقدر سخته که عشقت آسمون باشه ولی آسون بگن چنده
چقدر سخته کلامت ساده پرپر شه ، نتونی ناجیش باشی
چقدر سخته که رفتن راه آخر شه ، نتونی راهیش باشی
چقدر سخته تو خونت عین مهمون شی ، بپوسی ، خسته ، ویرون شی
چقدر سخته دلت پر باشه ، ساکت شی ولی تو سینه داغون شی
چقدر سخته که یک دنیا صدا باشی ولی از صحنه ی خوندن جدا باشی
چقدر سخته که نزدیک خدا باشی ولی غرق ادا باشی
چه بدبخته قناری که بخونه اما رویاش حس بیرونه
چه بدبخته گلی که مونده تو گلدون غمش یک قطره بارونه
چه بدبخته قناری که بخونه اما رویاش حسه بیرونه
بگذار تا بمیرم در این شب الهی / ورنه دوباره آرم رو روی روسیاهیچون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه / چندان که باز گردم گیرم ره تباهیچون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما / دل مرده میشوم باز با غمزه گناهیگرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان / بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهیای کاش تا توانم بر عهد خود بمانم / شرمنده ام ز مهدی وز درگهت الهیتا در کفت اسیرم قرآن به سر بگیرم / چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهیمن بندگی نکردم با خویش خدعه کردم / ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهیبا اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم / دانم که در به رویم وا میکنی به آهیای نازنین نگارا تغییر ده قضا را / گر تو نمی پسندی تقدیر کن نگاهیدل را تو می کشانی بر عرش می کشانی / بال ملک کنی پهن از مهر روسیاهیدل را بخر چنان حُر تا آیم از میان بُر / بی عجب و بی تکبّر از راه خیمه گاهیامشب به عشق حیدر ما را ببخش یکسر / جان حسین و زینب بر ما بده پناهیآخر به بیت زینب بیمار دارم امشب / از ما مگیر او را جان حسن الهیدر این شب جدایی در کوی آشنایی / هستم چنان گدایی در کوی پادشاهی
التماس دعا
به جای تقلب از این روش ها بهره ببرید و بالای 18 بگیرید !!!
آخرین متدهای روز جهان در زمینه نحوه محبت و نفوذ دانشجوبه دل استاد (برگه امتحان )
بروووووووووووووووووووووووو
به ادامه مطلب ...
کاش تمامی وسعت این بودن از آن من بود
و کاش من آرزوی تو بودم
کاش در میان این همه هراس جدایی
آغوشت آرامش را برای قلبم می آفرید
کاش گرمای نفسهایت در سرمای این تیرگی گرما بخش زندگیم می شد
کاش فروغ نگاهت در اندوه این ظلمت
امید بخش روشنایی فردایم می شد
کاش تو با من بودی و من در قلب تو جاویدان
زندگی با تو زیباست نمی دانی تو
دل من غرق تمناست نمیدانی تو
شوق دیدار تو در دلـم می شکند
دیده ام منتظر تو ست نمی دانی تو
دیوار اتاقشون پر عکس میشه
اما همیشه
دلت واسه اونی تنگ میشه
که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی
Design By : Pichak |